۱۳۹۰ خرداد ۲۰, جمعه

THE END



۱۳۸۸ آبان ۱, جمعه

سقطِ اَبَرانسان



- جسمانیتِ روح از حس-


چیزی از من مسخ می شود به من

و تو همان بودی که آینه در من دید

خواب می بینم وقتی خوابی؛

در آغوش ام هستی

- بسیار ناشناس و بسیار واقعی-

حقیقت را با حروف راست بنام

و بخوان، تقدس برخاسته از زمین را، آسمان

که تن ات آشناست به احتضار زایش

تا بیاید از پنهانی درد، تناسخ ماه، به شیوه ی خورشید

اما که، چه نام دهم؟

!تردیدِ عشق یا تردد اندوهی به شادی تنهایی

تراوش می شود از زندگی، زهری، به شیرینی مرگ

و من مست و او مست

نمی خوابد در گور، که ایستاده مرده ام

از جمع آوری پاره های پراکنده ی معنا دیگربار، کلمه ایست بَر دار

و خیره نگاه اش می کنم، آنگونه که نوری سنگ شود شبگیر شیشه را

حالا، حروف روشنی هر روز، درز می کند از بغض پرده ها

عریانم می کند با حروف، که عریانی اش را پوشانده ام با معانی

جان می گیرد ضربانی در تنافر حیات با نبض سه ریتم

وآبی از بطن سرخ جاریست به این متن بنفش و


- رستاخیز: احضار جسم در ابعاد روح-


،چیزی از من مسخ می شود به تو

که با چشمانی بی خواب برخاسته ای از خواب

- بسیار دیر و ناگاه-

تلألؤ اشک از دیدار نور، لبریز و شاد

اینگونه آرامت می خواهم با روح مادرانه ام ؛

بیش از عطر، در آغوش ام بمان فرزند

بر تصویرام، به شکل لبخند




:(و( البته ( اما) بعد نیش ات را ببند).)

این متن به شیوه ای آماتور تقدیم شده به یک اندیشه ی ناشناس و دور



۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

کما

صدا

شیهه هایی عمیق

و کسی

که (تو) نیست

تنها تکثر این یاد در مرده گی هام

در سپیدهای ناممکن وجود

که نیست من و نیست (تو)

شاید وقت گفتن نیست اینجا

تنها

تنها وقت رفتن است

و مردن

شاید شاید

به انتظارت هستم نه

به انتظارم باش که نه

نه هست و نه باش و نه

از تکثیر خودکشی هات به تمام تخت های کم و کوتاه ِ)ایران(

از یاد که نیست و درد که نیست و صدا

آه! صدا در من مرده است

و عشق و نگاه

دیریست

دیری ست

به انتظارم در گور

در کفن پوش راهروهای عفونی(پاک)

و رنگ تب

و رنگ خون

و رنگ خواب

و خدا

آه خدا! که دستهام کور و پاهام لال و دهان که بالا می آورد به معانی از کلمات

من نمی میرد و تو

و پیرمرد هم اتاق که نمی میرد همزمان

و جوان نیست که حیف    و کمپلکس عمری ست سپری (به قول تو)

و ما) نیست بی تعارف

که ناامید

که دور و زود که دیر

اما (تو) و من

آی سی یو و عریانی این کلمات که مهم نیست دیگر

واگیردار و به هم مبتلا

که اکسیژن نمی خواهد حنجره مان

و سوند ماتحت مان

می گویم و تنها (تو) می شنوی(د)

شاید وقت گفتن نیست اینجا

و جای دیگریست

و و و ... ایست

آنجا

آنجا که گفتم

که هستم

"جایی میان زنده گان و مرده گان"

تنها(تو)زنده باش

تنها(تو) بمان

بمان

و تنها
بی مهر (عشق)ِ ِ من!

 

۱۳۸۸ فروردین ۱۲, چهارشنبه

CARELESS WHISPER

CARELESS WHISPER
In the style of George Michael


Wo wo wo wo wo-oh
I feel so unsure as I take your hand
and lead you to the dance floor

As the music dies something in your eyes
Calls to mind a silver screen
And all its sad goodbyes

I'm never gonna dance again
Guilty feet have got no rhythm

Though it's easy to pretend
I know you're not a fool

I should've known better than to cheat a friend
And waste the chance that I've been given

So I'm never gonna dance again
The way I danced with you-oo-oo ho-oh

Time can never mend
The careless whispers of a good friend

To the heart and mind ignorance is kind
And there's no comfort in the truth
pain is all you'll find

I'm never gonna dance again
Guilty feet have got no rhythm

Though it's easy to pretend
I know you're not a fool

I should've known better than to cheat a friend
And waste the chance that I've been given

So I'm never gonna dance again
The way I danced with you ho-oh-oh

Living without your love

Tonight the music seems so loud
I wish that we could lose this crowd

Maybe it's better this way
We'd hurt each other with the things we want to say

We could have been so good together
We could have lived this dance forever

But now
Who's gonna dance with me
Please stay

And I'm never gonna dance again
Guilty feet have got no rhythm

Though it's easy to pretend
I know you're not a fool

I should've known better than to cheat a friend
And waste the chance that I've been given
So I'm never gonna dance again
The way I danced with you-oo-oo,oh-o-o

(Now that you're gone)
Now that you're gone
(Now that you're gone)

Was what I did
So wrong
So wrong
That you had to leave me alone
...